خانه دوست م.ت.اجلی

ساخت وبلاگ

توی آینه نگاه کردم،

چشمهایم خیس بودند

اشکهایم را که پاک کردم،

شاید باور نکنی چه دیدم؟

اشک ها کار خودشان را کرده بودند

چشم هایم سبز شده بودند

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : "آینه"چشمام"خیس"اشکهایم"سبز", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 575 تاريخ : پنجشنبه 7 اسفند 1393 ساعت: 5:28

صدای سوز از دل نیزار آمد

کودکی یک ساقه نی را بشکست

پدر با ساقه نی،           

سوتکی ساخت برایش

و کودک در آن نی بدمید

سالهاست که فریاد نیزار از گلوی سوتک ، پسرک

در جهان می پیچد .

و همگان ناله نی را ،

هنر کودک میدانند.

هیچکس درد دل نی را نمیداند

هیچکس درد دل نی را نمیداند

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : صدای نی,ساقه نی,سوتک,درنی دمید,فریادنیزار,گلوی سوتک,ناله نی,همگان, هنرکودک,درد دل نی, , نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 730 تاريخ : سه شنبه 16 دی 1393 ساعت: 8:59

سرت را بالا بگیر

به من نگاه کن

میخواهم خودم را در آیینه چشمانت

تمام قد تماشا کنم

چون چشمان تو تنها آیینه یی هستند

که دروغ نمیگویند 

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : آیینه,آیینه پشمانت,چشمان تو,دروغ نمیگویند,تماقد,تماشا, نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 534 تاريخ : سه شنبه 16 دی 1393 ساعت: 8:53

جگرم سوخت ز هجران تو, بر ما نظری
 
یادت هر دم  بکند, بر من مسکین گذری
 
 
شاهد شمع وجودم, زلف سیه فام تو بود
 
شود آیا شبی از نیم نگاهت, ببرم من ثمری
 
خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 550 تاريخ : پنجشنبه 1 آبان 1393 ساعت: 18:50

چقدر ساده و آرام میگذریم از هم

و در این گذر , گاهی تنه هامان میخورد بر هم

و ما رهگذرانیم .

خیلی ساده و با آرامش میگوییم : خدا حافظ ...!

و میرویم و چشممان نگران است ولی!

این چه حسی است که ؛؟!

نمیگذارد قدمهایمان برگردد.

میرویم. ولی ساده و آرام.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : "ساده و آرام" رهگذرانیم" ساده و با آرامش" میرویم" میخورد بر هم" چشممان نگران است", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 532 تاريخ : پنجشنبه 1 آبان 1393 ساعت: 11:17

   بامن از عشق بگو

   قصه جز عشق مگو

  شب من تیره تر از یلدا نیست

  دوست دارم بشنوم با تو از عشق, بگو

   ماهتابی میدرخشد, در آن

   و در این روشنی مهتابی

   میروم تا برسم, به سر منزل عشق

   و چه زیبا منظره ایست!

   تک درختی که تو در پایینش

   بانور ماه منتظر من باشی

   و من با شاخه گلی سیمین رنگ که شب سیاهش کرده

   ولی از سرخی قلب من نیز سرخ تر است

   به دیدار تو خواهم آمد

   منتظر باش

   تا غنچه صد بوسه بر روی لبانت بنشانم با شرم

   صورتم گلگون است

   ماهتاب ,چهره ام را کمرنگ کرده

   و چه زیبا منظره ای خواهد شد

   رنگ سرخ گونه های من و آن شاخه گل

   هر دو سیمین

   و تو بی مهابا, شاخه را از دستم خواهی گرفت

   و دستان گرمت, دوباره سرخی را به گونه هایم هدیه خواهند داد

   و باز من متولد خواهم شد در فصل بهار

   و عشق تولدی دوباره خواهد یافت

   و معشوقم !

  . اینبار , او عاشق من خواهد شد

" محمد تقی اجلی- ساعت 0310 - 93/6/14  احمدآباد"

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : عشق\"سخن عشق\" قصه عشق\"تیره تر از یلدا\", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 560 تاريخ : سه شنبه 18 شهريور 1393 ساعت: 7:17

 دوستان در صورت تمایل میتونن به این سایت هم سری بزنن , خوشحال میشم

http://ab77.niloblog.com/

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : "سایت", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 687 تاريخ : جمعه 27 تير 1393 ساعت: 20:38

برای شاد بودن فرصت کم است  ، غصه و غم همیشه و همه جا هستند، موفق آن کسی است که خارها را نبیند و مستقیم به سمت گل مورد علاقه اش برود، من میخواهم  به طرف  غنچه گل رز سرخ بروم، شما رو نمیدانم.برای شاد بودن فرصت کم است  ، غصه و غم همیشه و همه جا هستند، موفق آن کسی است که خارها را نبیند و مستقیم به سمت گل مورد علاقه اش برود، من میخواهم  به طرف  غنچه گل رز سرخ بروم، شما رو نمیدانم.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : شاد بودن" گل مورد علاقه" غنچه گل رز سرخ" خارها", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 591 تاريخ : جمعه 20 تير 1393 ساعت: 22:00

برای گرفتن حقت باید تلاش کنی،

دنیا کارفرمای خوش حسابی نیست

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : حق"تلاش" دنیا" کارفرما" خوش حساب", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 511 تاريخ : پنجشنبه 12 تير 1393 ساعت: 15:52

سفر خوبه حتی اگه ،سفر از طریق چشمان باشه به دریای بیکران چشمان نگارت.

من دوست دارم وقتی خودمو توی دریای بیکران چشمان نگارم میندازم ، هیچ نجات غریقی اونجا نباشه و من غرق بشم.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : سفر"چشمان"دریای بیکران چشمان نگار"نجات غریق", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 550 تاريخ : پنجشنبه 12 تير 1393 ساعت: 15:48

همیشه لازم نیست منتظر باشیم تا یه کسایی باشن، بعضی وقتا اون یه نفر باید خودمون باشیم، چرا همش فکر میکنیم باید دیگران باشند ؟ کمی هم خودمونو جدی بگیریم، بد نیست.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : منتظر"جدی", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 498 تاريخ : پنجشنبه 12 تير 1393 ساعت: 15:47

من مستِ لبِ لعل ام، انگور بهانه است.

 می در ساغرِ چشمانت، باقی ، فسانه است.

جامِ می من گلگون، چون لعلِ لبِ یارم.

ای صبح، طلوع از چیست؟

شب هست و منو ، یارم.

 

1023-15/3/93

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : لب لعل"انگور"ساغر"فسانه"جامِ می" طلوع", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 419 تاريخ : پنجشنبه 12 تير 1393 ساعت: 15:43

 برای من عدد سال مهم نیست، مهم نوع سایه هستش که اگه روزی هم نبود، یادش باشه و بگن عجب سایه ای بود!

من سایه بید مجنون را که با زیرکی، مرغان عاشق تشسته در شاخه هایش را به خورشید می نماید  نیز، دوست دارم

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : سایه بید مجنون"عدد سال" نوع سایه"عجب سایه ای بود"مرغان عاشق", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 528 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 11:11

بامدادان در روستای ما باران آمد،

یاد شعر باز باران افتادم

خواستم چتری بردارم تا خیس نشوم

بعد با خودم گفتم: باران بهاری بدون خیس شدن که لطفی نداره

پس زدم به دل باران و باران دلم را ، نوازش کرد

با آنکه فقط صورتم و دستانم خیس شدند، ولی دلم با فرمانی که به مغزم فرستاد،

پاسخ گرفت: این است بهار.

بهار بی باران که معنی ندارد

و باران بهاری که خیس نکند، جسمت را

چگونه از او انتظار رویش داری؟

پس زیر باران رفتم و با باران بهاری ، نخستین روزهای خرداد، صورتم را شستم

آه چقدر زیبا بود، شبنمی که از چهره ام بر زمین می غلطید

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : بامدادان" روستای ما" باران"شعر باز باران"چتری بردارم"شبنمی"باران بهاری", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 439 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 11:07

من خاطره می نویسم

نه اسمی هست و نه رسمی

وقتی با منی از هیچ چیز نترس

در خاطرات من فقط تو هستی و من

اگر میخواستم دیگران هم باشند، داستان مینوشتم

خوبی خاطره میدانی چیست؟

من هستم و تو

تو هستی و من

و دیگر هیچ

دنیا مال ماست اگر تو هم مثل من سومی را به خاطره هامان راه ندهی

این شعر از دیدن روی توست که به سراغم میاد

مانند بلبلی که وقتی یه گل زیبا میبینه، شروع میکنه به آواز خوندن

راستی! گل از آواز بلبل لذت میبره؟

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : خاطره"اسم و رسم"من هستم و تو" تو هستی و من" دیگر هیچ, نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 404 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:46

سن گول گینن، دنیا گولسون

(تو بخند ، دنیا بخندد)

بلوت آغلاسین، گوللر گولسون

(ابر گریه کند، گلها بخندند)

سن گولنده ، ایللر گولسون

(وقتی تو میخندی،اقوام بخندند)

دوشمان آغلاسین، دوستلار گولسون

(دشمن گریه کند، دوستان بخندند)

وار اولگونان، دنیا سنه وار اولسون

(تو بمان ، دنیا از آن تو شود)

گویلون سنین شاد، دوشمانین نا شاد اولسون

(دل تو شاد، و دشمنت غمگین شود)

هر کس که شاد ایستر سنی بو ساعت

(هرکسی که در این زمان تو را شاد میخواهد)

اوزو گولسون، دوداخلاری شاد اولسون

(چهره اش خندان و لبانش خندان باشد)

سن اوزون بیر گلستان ، گولین سنین یانیندا رنگی یوخدور

(تو خودت یه گلستان پر گل هستی، گل در نزد تو جلوه ای ندارد)

سن گولنده، دنیا گولور، ارزشین گولدن چوخدور

(وقتی تو میخندی، دنیا میخندد، تو از گل با ارزش تر هستی)

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : سن گول"دونیا گولسون", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 507 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:44

در جهانی که با دستان کوچک خود، دیوارهای بلند پیرامون خود کشیده ایم، تنفس برایمان حکم کیمیا شده است. دیوارها را بردارید تا نفس بکشیم، من از گذرگاه های سنگ فرش و آسفالته که باران را  از خود میرانند، بیزارم، دلم کوچه هم بخواهد، کوچه باغ های کاهگلی و خاکی را میخواهد که بعد از بارش باران، و جذب همه آن در دل خویش، بوی نم خورده خاک را به فضای پیرامون هدیه میکنند.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : دستان کوچک"دیوارهای بلند"حکم کیمیا"گذرگاه های سنگ فرش و آسفالته"کوچه باغ های کاهگلی", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 477 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:36

نقاش ، نقشی بزن از چشمان نگار که برای خودش دریایی است، میخواهم غرق نگاهش گردم

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : نق"چشمان نگار"دریایی" غرق", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 436 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:32

یه روزی 2 تا پیرمرد همسن من نشسته بودن پایین پله های ورودی پارک ، 2 تا زوج جوان بدو بدو اومدن و از پله ها رفتن بالا، یکی از پیرمردا از اون یکی پرسید:؟ اینا،چکار میکردن؟

دومی گفت : اومدن ماه عسل..اولی پرسید ماه عسل یعنی چی؟

دومی گفت: اگه زندگی رو به یه پیت حلبی تشبیه کنی که داخلش پره از مشکلات و یه لایه نازک روش از شیرینی و عسل، اینا اون اول حلب هستن.

 پیرمرد اولی زد روی زانوش و گفت: ای وای بر من ، من حلب رو چپه باز کردم.

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : پیرمرد"ماه عسل"پیت حلبی"زوج جوان" پارک ", نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 467 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:31

من مستِ لبِ لعل ام،

انگور بهانه است

می در ساغرِ چشمانت،

باقی ،

فِسانه است.

جامِ  می من، گلگون،

چون لعلِ لب یارم.

ای صبح!

طلوع از چیست؟

شب هست و منو ، یارم.

1023-15/3/93

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : انگور" لب لعل"بهانه"یار" طلوع"جام می, نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 420 تاريخ : سه شنبه 20 خرداد 1393 ساعت: 10:26

لینک دوستان

نظر سنجی

شما در چه گروه سنی قرار دارید و نظرتان درباره مطالب وبلاک من چیست؟

خبرنامه