صبح یک روز بهاری

ساخت وبلاگ

صبح یک روز بهاریست و آسمان شهر من ابریست.

این طبیعت بهار است.

بهاری که در آن باران و ابر نباشد که بهار نیست.!

عزیزی میگفت:یاد گرفتـــه ام انسان مدرنی باشــــم و هر بار که دلتنــگ میشوم بـه جای بغـض و اشــــک تنها به این جمله اکتفا کنم که هوای بـد ایــن روزها آدم را افسـرده میکنـد

در جوابش گفتم:ولی من خیلی احساساتی ام ، با این سن و سال هنوز دوست دارم هر وقت دلم گرفت ، رهایش کنم تا خودش باشد و هر وقت خواست گریه کند و یا بخندد. هنوز حس میکنم کودکی 13 ساله ام.

او برایم کف زد. و من!

شرمساز از گفته ام کمی خجل شدم.

ولی من همان کودک ۱۳ ساله ام. همین.

ساعت ۰۸۱۸ - ۷/۱/۹۲  تقدیم به الی

خانه دوست م.ت.اجلی...
ما را در سایت خانه دوست م.ت.اجلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 272 تاريخ : پنجشنبه 5 ارديبهشت 1392 ساعت: 9:48

لینک دوستان

نظر سنجی

شما در چه گروه سنی قرار دارید و نظرتان درباره مطالب وبلاک من چیست؟

خبرنامه