صبح که از خواب بيدار شدم،
به کنار پنجره رفتم .
باغچه را ديدم.؟!
پيراهن سفيدي پر از گلهاي سفيد برتن کرده بود.
درختان تازه سبز شده باغچه ام هم تورهاي سفيد عروسي بر سر داشتند.
آري ديشب تا صبح ، برف باريده بود.
اکنون نيز برف ميبارد، و من در کنار بخاري نشسته و مي نويسم!!
برف ميبارد. در آستانه عيد.
17/12/91 ساعت 1117
برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 239