من از ديار شما ميگذرم ،
ولي دلم اينجاست .
ميدانم روزي
كه چندان هم دير نخواهد بود
باز خواهم گشت ،
و
ديدارها تازه خواهد شد.
هرگز فراموشتان نخواهم كرد.
هركجا برگ سبزي ببينم ،
يا نسيمي تنم را بنوازد.
يا دستهاي كبوتر در حال پرواز ،
حتي گندمزارهاي زرد،
بعد از درو،
ياد و خاطره شما را ،
در خاطرم ،
زنده خواهد كرد،
و خود را ،
با شما احساس خواهم كرد.
پس مرا از خاطرتان مبريد؟
بگذاريد ، كه ؟
در خاطرهها
خاطره باشم .
آه ...
چقدر شيرين است ؟!
خاطره ،
در ،
خاطره ، گشتن ،
والسلام .
۷۸/۵/۱
خانه دوست م.ت.اجلی...برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 256