بير عمري دي ، غربتده گچيب ، عمر عزيزيم
ميليم دي كه بيرده ، سووارام جاني وطنده
یک عمر، عمر عزیزم در غربت سپری شد
مایلم که دوباره جانم را در وطنم سیراب کنم
يوز شهريده گر، يوز اوين اولسا
ورمز داديني ، بير قيسيمينجا توپراق وطنده
اگر صد خانه در صد شهرمختلف( غربت) داشته باشی
مزه یک مشت خاک وطنت را نخواهد داد
من اولسم اگر ، شهر گل و بلبل و ريحانو چمنده
آختار تاپاجاخسان ، روحيمي ، گلزار وطنده
اگر من در شهر گل و بلبل و ریحان( بهشت روی زمین) هم بمیرم
روحم را در گلزار وطن خواهی یافت
هر يرده اگر صدريده ، چون شاه دولانسان
قربانيق آدينان وره يوز ، جاني وطنده
اگر در غربت همه جا ترا مانند پادشاهان و بزرگان در بالای مجالس بنشانند
لذت زندگی کردن به اندازه یه فرد معمولی در وطن را نخواهد داشت
غربتده چكللر باشوا ، دست نوازش
واردي شرفي ، يانديرا گون ، رخساري وطنده
در غربت هرچند که دست نوازش به سرت می کشند؟
ولی رخسار آفتاب سوز وطن بر آن ( مقدم است) شرف دارد
مجنون اولوب ليلي ني غربتده تاپيرديم
هيهات اولوب ، ليلي ده ،<SPAN style="FONT-FAMILY: 'Times New Roman','serif'; FONT-SIZE: 12pt; mso-ascii-theme-font:
خانه دوست م.ت.اجلی...برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 344