یک افسانهاي يوناني است ؛ درباره راست و دروغ كه در آن آمدهاست: روزي راست به حمام رفت ، بنابر اتفاق دروغ هم همانروز به حمام رفته بود ، وقتي لباسهايش را درمي آورد متوجه لباس هاي پاكيزه و تميز راست شده ، فكري كرد وخيلي زود خودش را شست و با پوشيدن لباس راست از حمام خارج شد. راست وقتي حمام كردنش تمام شد و خواست لباسش را بپوشد، ديد لباسهايش نيستند و يك دست لباس ديگري آنجاست ، خواست آنها را بپوشد، چون اين كار با مرام و منش او كه راستي بود، مغايرت داشت اين كار را نكرد و بدون لباس بيرون آمده ، از آنروز به بعد همه دروغ را كه لباس راست را برتن كرده بود؛ راست و خود راست را كه برهنه بود ؛ دروغ مي ناميدند و كسي داستانش را باور نميكرد . اكنون ماجراي اين صاحبان امكانات نيز با دادن پوشش راستي و حقيقت به اعمالشان ، خود را راست و هركس را كه بخواهند دروغ جلوه ميدهند., ...ادامه مطلب