توی آینه نگاه کردم، چشمهایم خیس بودند اشکهایم را که پاک کردم، شاید باور نکنی چه دیدم؟ اشک ها کار خودشان را کرده بودند چشم هایم سبز شده بودند ,"آینه"چشمام"خیس"اشکهایم"سبز" ...ادامه مطلب
این روزها اشک هایم علاوه بر دشت گونه ها، گاهی به لب های خشکیده ام نیز سر می زنند! و من تازه فهمیده ام که چرا لبهایم با وجود نوشیدن اشک، سیراب نمی شوند؟! با ریختن اشک فقط طپش قلبم کمی آرام می شود. طپشی که همراهی ترا میخواهد. اشک هایم شور است. مزه چشم هایم را باید از تو پرسید؟,اشک، مزه،چشم،شور ...ادامه مطلب
دستان خاکی ام را برای شست و شو ، زیر باران می برم. آه آسمان ابری! چرا نمیباری؟ شاید ابرهایت برای باریدن، منتظر جرقه های اشک های من است؟ , ...ادامه مطلب