ينادي منقلب قلبي ، زهجر دوري رويت
شدم عاشق به چشم تو، فتادم درره و كويت
اسمع صوت احزاني ، از اين قلب بلاديده
ندا چون در دهد خواهد ، ببينم عارض و رويت
الا يا ايها الزهره نمابر من تو يك چهره
كه گشتم واله و شيدا ، گرفتار خم مويت
قتلت نفس اماري ، اجلي را دگر كاري
نباشد در همه عالم ، بغير از منزل و كويت
برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 284