دِلم خوش است به يادت،كه يادِمن بكني نه آنكه يادِ مرا ، يادگارِ من بكني شبي به يادِ نگاهت ، نگهْ به مَهْ كردم شود كه ماه شوي ، توهم نگاهِ من بكني درون سينه دلم مي تپد اگر از شوق بدان اميدكه شايد، عزم ديد من بكني هزار ديده به در دوختهام و، اميد آن دارم جمال سروخودت ، قاب ، در نگاه من بكني بهشوق ديدن رويت ، اي آفتاب كمال مژه به هم نزنم ، تا نگاه من بكني هزار همچو ليلي ، يك حلقه و ، نگين تويي شود نگين خود ، افسر تاج من بكني ز راه ميكده رفتن ، تنم ملول بشد چهميشود قدحي، همجوار من بكني اجل به ياد نگاهت سحرگههان ميگفت دلم خوش است به يادت، كه ياد من بكني
خانه دوست م.ت.اجلی...
برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 304