من كه با ياد نگاهش ، مي ز ساغر ميخورم
گر خمش در دستم افتد ، باز بيشتر ميخورم
مي فروشي كه شراب ، پس پستويش را
از سر لطف و كرم ، داده به من مجاني
در خم ميكدهاش ، با جام و سبو هم بستر
جاي افطار و سحر ، پيمانه ديگر ميخورم
حلقه در گوش خود افكنده ، غلامش ميشوم
جيره از دستان پاك ، خوب مهتر ميخورم
مست اندر كوچهاش ، پيراهنم را چاك چاك
چونكه هوشم بر سر آيد ، جام ديگر ميخورم
آب توبه بر سر و ، چشمان ز خجلت بر زمين
سجده بر آستانش هي قسم ها ميخورم
من كه ميدانم قبولم ميكند او، از كرم
جرعه را با جام ، ديگر ميخورم
مستي جام خودش ، كاش نگيرد ز اجل
شوكران گر بدهد ، با سر مژگان ميخورم
78/11/20
برچسب : نویسنده : م.ت.اجلی mtaj بازدید : 344